این داداشـــــ❤ــــــــه منه ، عزیزترین کســــــ❤ـــــــم تو دنیا
محمدرضا کسیه که واسه اومدنش به دنیام حاضر بودم غیره ممکن ترین کارام بکنم...
خدارو شکر به دنیام اومد اون یه فرشته است من عاشقـــ❤ــــه داداشمم تنها شوق و دلیله زندگی پر نشاط من این وروجکه....
وقتی خسته می شم می رم و می گم محمد رضا آجی رو محکم بغل کن و اون سفت من رو تو آغوشش می گیره آغوش محمد رضا تنها جاییه که من توش احساسه آرامش می کنم...
گاهی از سره بی حوصلگی از دستش عصبانی می شم وباهاش دعوا می کنم بعد به خودم می یام و می بینم که واسه چیزایه کوچیک عزیزترین کسمو ناراحت کردم زودی می رم بغلش می کنم و می گم داداشی ببخشی...
اونم می خنده و برمی گرده می گه ببخشی..اون حتی معنی کلمه ببخشید رو هم نمی دونه ولی همیشه می دونه واسه آشتی باید گفت ببخشید....❤
هروقت کاره اشتباهی می کنه و من عصبانی می شم میاد منو از پشت می گیره کلی بوسم می کنه و می گه ببخشی ..منم محکم تر ازاون اون رو می بوسم بعد می گه آجی خـــــ❤ــــدام ناراحت شد ؟ دیگه ماشین شارژی بهم نمی ده؟
همیشه خدا فکره شکمشو و اسباب بازیه... من تموم دنیارو با محمد رضا عوض نمی کنم در واقع اون تموم دنیایه منه بیش از پدر و مادرم دوسش دارم ... ورود محمد رضا به زندگیم یادآور این شد که خدا هنوز از بنده هاش ناامید نشده...
فوتبال بازی کردن و پریدن و شوخی کردن فقط با محمد لذت بخشه مخصوصا بدو بدو و دزد و پلیس...اون الان 4 سالشه...
دوست دارم یه طومار از عشقم به محمد رضا بنویسم ولی دیگه کلمات قادر به جای دادن و حمله این حس نیستن ....
❤فردام تولده بهترینه دنیامه....❤
رضا